نجوا /نغمه ی انتظار
ای منتهای آرزوی این دل تنگ
مردم زهجرت نیست آخر دل که از سنگ
مهرت نشست بر دل من جرم من چیست!!
هستم ندیده،عاشقت دست خودم نیست
خوبان همه بر دامنت سر می گذارند
آقا گنهکار مگر که دل ندارد
ای آخرین دید نگاه هر تمنا
دل ها به درگاه تو دارند یک تقاضا
یک سر بزن بر جانماز انتظارم